1. تغییرات محیطی، عامل اصلی نیاز به چابکی
به نظر میرسد تغییر یكی از ویژگیهای اصلی سازمانها در عصر رقابتی جدید باشد. کمتر سازمانی را می توان یافت که در یک دوره مثلا سه تا شش ماهه یا حتی یکساله، تغییری را در محیط خود شاهد نباشد. با توجه به بافتی که در حال حاضر بر دنیای کسب و کار سازمانها حکمفرماست، سازمانها ناگزیر از انجام تغییراتی در نگرش، دانش، رویکردها، رویهها و نتایج مورد انتظار خود هستند. شریفی و ژانگ (1999) با مطالعه فراوان، عرصههای دستخوش تغییر در محیط كسب و كار را بدین گونه طبقهبندی میكنند:
- ناپایداری و بیثباتی بازار كه به علت رشد بخش كوچكی از بازار، كثرت ارائه محصولات جدید و نیز افول دوره عمر محصول ناشی میشود.
- رقابت شدیدی كه به دلیل بازار در حال تغییر سریع، افزایش فشار هزینهای، رقابت پذیری فزاینده و توسعه كوتاه مدت محصولات جدید به وجود میآید.
- تغییرات نیازهای مشتریان که به دلیل تقاضای سفارشی، افزایش انتظارهای كیفی و زمان حمل سریعتر بهوجود میآید.
- شتاب تغییرات تكنولوژیكی كه با معرفی تسهیلات تولیدی جدید و كارآمد، یكپارچگی سختافزاری و نرمافزاری سیستمها حاصل میگردد.
- تغییرات عوامل اجتماعی كه برای حفاظت محیط زیست ، انتظارهای نیرویكار و فشارهای حقوقی و قانونی پدیدار میشود.
البته علت تغییر و تحولات دنیای کسب و کار را میتوان اینگونه نیز برشمرد : قابلیت دسترسی فزاینده به فناوری، رقابت شدید بر سر توسعه فناوری، جهانیشدن بازارها و رقابت تجاری، رشد سریع دسترسی به فناوری، تغییر در میزان حقوق و دستمزد و مهارتهای شغلی، مسئولیت زیست محیطی و محدودیتهای منابع، و مهمتر از همه افزایش انتظارهای مشتری (اس تی جان و همکاران، 2001).
2. تعریفهای مفهوم چابکی
واژه چابك در فرهنگ لغت، به معنای حركت سریع ، چالاك ، فعال و چابكی ، توانایی حركت به صورت سریع و آسان، و قادر بودن به تفكر به صورت سریع و با یك روش هوشمندانه است. ریشه و زادگاه چابكی، ناشی از تولید چابك است و تولید چابك مفهومی است كه طی سالهای اخیر عمومیت یافته و به عنوان استراتژی موفق توسط تولیدكنندگانی كه خودشان را برای افزایش عملكرد قابل ملاحظهای آماده میكنند، پذیرفته شده است. در چنین محیطی، هر سازمانی باید توان تولید همزمان محصولات متفاوت و با طول عمر كوتاه، طراحی مجدد محصولات، تغییر روشهای تولید، و توان واکنش كارآمد به تغییرات را داشته باشد. در صورت داشتن چنین توانمندیهایی، به آن بنگاه تولیدی، سازمان چابک اطلاق خواهد شد.
تعریفهای زیادی برای چابكی ارائه شده است اما هیچ یك مخالف با یكدیگر نبوده یكدیگر را نقض نمیكنند. عموما این تعریفها، ایده سرعت و تغییر در محیط كسب وكار را نشان می دهند. با توجه به جدید بودن بحث چابکی، تعریف جامعی که مورد تائید همگان باشد وجود ندارد. به باور شریفی و ژانگ(1999) چابكی به معنای توانایی هر سازمانی برای حسگری، ادراك و پیش بینی تغییرات موجود در محیط كاری است. چنین سازمانی باید بتواند تغییرات محیطی را تشخیص داده، به آنها به عنوان عوامل رشد و شكوفایی بنگرد. آنها در جایی دیگر چابكی را توانایی فائق آمدن بر چالشهای غیرمنتظره برای رویارویی با تهدیدهای بیسابقة محیط كاری و كسب مزیت و سود از تغییرات به عنوان فرصتهای رشد و پیشرفت تعریف میكنند. برایان ماسكل(2001) چابكی را توانایی رونق و شكوفایی در محیط دارای تغییر مداوم و غیرقابل پیش بینی تعریف میكند. از این بابت، سازمانها نباید از تغییرات محیط كاری خود هراس داشته، از آنها دوری كنند؛ بلكه باید تغییر را فرصتی برای كسب مزیت رقابتی در محیط بازار تصور كنند. ورنادات(1999) معتقد است: چابكی را میتوان به صورت همراستایی نزدیك سازمان با نیازهای متغیركاری در جهت كسب مزیت رقابتی تعریف كرد. در چنین سازمانی، هدفهای كاركنان با هدفهای سازمان در یك راستا قرار داشته و این دو توأم با یكدیگر درصدد هستند تا به نیازهای متغیر مشتریان پاسخ مناسبی بدهند.
بر حسب نتایج و پیامدها، چابکی به معنای تغییرات پویا، موقعیتگرا و جسورانه (متهورانه) است که متضمن موفقیت در زمینه سهم بازار، و دستیابی به مشتریان انبوه می باشد. به عبارت دیگر، در اینجا منظور از چابکی، توانایی یک واحد کسب و کار برای رشد و بقاء در یک محیط رقابتی است که تغییرات آن مستمر و غیر قابل پیش بینی بوده ، نیازمند واکنش سریع به بازارهای متغیر است. بدون تردید، این امر از راه ارزشآفرینی در محصولات و خدماتِ مورد نیاز مشتریان صورت میگیرد (گولدمن و همکاران، 1995). بنابراین چابكی ممكن است به صورت توانایی یك سازمان برای واكنش سریع به نیازمندیهای بازار و نیازهای مشتریان تعریف شود.
به اعتقاد کید (1994) به منظور عملیاتی ساختن پارادایم چابکی، میتوان آن را تلفیقی از مؤسسات بیشمار دانست که هر یک، چندین مهارت یا شایستگیکلیدی را برای فعالیتهای مشترک دارند و می توانند سازمان را به کمک یکدیگر برای واکنش سریع به نیازمندیهای متغیر مشتریان، آماده سازند. كاملا مشهود است كه منظور اصلی كاید در اینجا، همان سازمان مجازی است. كاید یكی از جامعترین تعریفهای چابكی سازمانی را اینگونه ذكر میكند:
«سازمان چابك یك كسب و كار با سرعت، سازگار و آگاهانه است كه قابلیت سازگاری سریع در واكنش به تحولات و وقایع غیرمنتظره پیشبینی نشده، فرصتهای بازار و نیازمندیهای مشتری را دارد. در چنین كسب و كاری فرایندها و ساختارهایی یافت میشود كه سرعت، انطباق و استحكام را تسهیل كرده دارای سازمان هماهنگ و منظمی است كه توانایی نیل به عملكرد رقابتی در محیط تجاری كاملا پویا و غیرقابل پیشبینی را دارد و البته این محیط با كاركردهای كنونی سازمان بیتناسب نیست (کید، 2000)».
این تعریفها از چابكی، سازمان را پویا، موقعیتگرا، تغییرپذیر و رشد محور تجسم میكنند. علت تمایل به پویایی در این است که شرایطی كه امروزه از اثر آنها، یك سازمان به چابكی میرسد، ممكن است فردا مؤثر و اثربخش نباشد. علت موقعیتگرایی نیز آن است كه محیط بازار بر سطح چابكی مورد نیاز تأثیر میگذارد. دلیل تغییرپذیری نیز این است كه چابكی در گرو حركت سازمان به سمت سازگاری و تطابق است. آخرین مورد، چابكی به صورت رشد محور است كه از راه توانایی سازمان برای ادراك و تصدیق مجدد چشمانداز، بازسازی استراتژیها، و نوآوری در فنون و تکنیکها مصداق مییابد.
چابكی به توانایی تولید و فروش موفقیت آمیز دامنه گستردهای از محصولات كم هزینه، باكیفیت، زمانهای تاخیركوتاه و تنوع اندازه محمولهها اشاره میكند كه برای مشتریان متعدد و مشخصی از راه تولید مبتنی بر خواسته انبوه مشتری ایجاد ارزش میكند. در واقع، چابکی یك توانایی اساسی است که ایجاب میكند سازمان بتواند تغییرات موجود در محیط تجاری را احساس، دریافت، ملاحظه، تجزیه و تحلیل و پیش بینی كند و بنا به این تعریف، تولیدكننده چابك، دارای سازمانی است كه دیدگاه وسیعی در مورد نظم نوی دنیای کسب و کار داشته، با تواناییها و توانمندیهای معدود خود به رویارویی با آشفتگیها و نابسامانیهای نامحدود میپردازد و جنبه های مزیتی جریانهای تغییر را تسخیر میكند. مزایای حاصل از بهبود و افزایش سطح چابكی سازمانی را می توان در موارد زیر خلاصه كرد:
1. پیشبرد سریعتر سازمان به سمت هدفهای از پیش تعیین شده؛