اگرچه بنابرآنچه در گام پیش گفتهایم ابعاد گوناگونی را میتوان به عنوان وظایف مهندسی صنایع خواستار بود ، اما برای نمونه و خطدهی ذهنی به ده بعد از این ابعاد محوری در ذیل اشاره میكنیم : 1- مهارتها و فنون مهندسی صنایع كه نقشی حیاتی در هر فرآیند بازسازی اقتصادی و اجتماعی دارد را به خدمت گیرد . 2- طیف قابل ملاحظهای از بهبود در بهرهگیری از منابع مالی ، انسانی ، زمانی و معنوی در دسترس را با استفاده از ابزارهای علمی مدلسازی و شبیهسازی ، تحقق بخشد . 3- توانایی تدارك سطح هرچه بالاتری از رضایت از خدمات را برای مشتریان در حرفههای گوناگون ایجاد نماید . 4- تغییر در میزان بازدهی فعالیتهای در حال انجام در سطح كارگاههای اجرایی گوناگون را پدید آورد . 5- با ایجاد ارزش افزوده ، بهبود در شرایط عرضه خدمات و ایجاد رفاه بیشتر در فعالیتها و رفع تنگناها و نارساییها ایجاد كند . 6- بهرهگیری از فنون بسیار مقدماتی اندازهگیری كاروزمان و روشسنجی تا گونههای بسیار پیشرفته و مدرن مدیریتی توسط كاركنان مدیریت در سطوح مختلف را در دستور كار خود داشته باشد . 7- ایجاد راهكارهایی جهت مقابله با فشارهای تحمیلی از سوی بازار برای افزایش دادن تواناییهای بازار كار در برابر رقابتهای گوناگون رودررو ، شناسایی تقاضاهای جدید و فزاینده مشتری در دستور كار او باشد . 8- فنون كاهش دادن قیمتها ضمن حفظ كیفیت و نیز ترجمه كیفیتهای جدید (آوردن كیفیتی بجای كیفیت دیگر) مورد انتظار ولی پنهان از سوی مشتریان را ، به خدمت گیرد . 9- زمانهای كوتاهتر در تحویل كالا و خدمات را به اشكال مختلف گوناگون سازد . 10- توانایی به خدمت گرفتن فناوریهای جدید روباتیك ، طراحی و تولید توسط كامپیوتر ، شناسایی خودكار ، انبارداری و هدایت خودكار امكانات و تجهیزات را داشته باشد . در گام آتی به تبیین اصول فكری مهندسی صنایع خواهیم پرداخت ...
|